سلام
سال نو مبارک... خوشحالم از اینکه دوباره تونستم اینجا حاضر بشم و دوباره مطلبی رو پست کنم.... قبل از هر چیز لازم می دونم از تک تک دوستان عزیزی که در این مدت به غروب کارون سر زدند تشکر کنم و عذر خواهی می کنم از اینکه به دلیل پاره ای از مشکلات موفق نشدم زودتر از این به خدمت عزیزان خودم برسم... مجتبی جان! تینای عزیز، همسفر مهتاب، عارف گرامی، فریاد سکوت، جناب سازند، هاترای عزیز، شیرین گرامی وووو همه دوستان دیگری که متاسفانه در حال حاضر ذهن قاصرم یاری نمی کنه تا اسمشون رو به خاطر بیارم .برای همه تون آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم در سال جدید موفقیت های روز افزون در انتظار شما عزیزان باشه....
برای امروز دو حکایت طنز ادبی و یک شعر رو در نظر گرفتم که امیدوارم از خوندن اونها لذت ببرید...
دزد معنی!!!
یکی از شاعران روزگار صفوی که آثاری بی معنی می ساخته به حکیم باقر شفائی گفت: تو معانی سروده های مرا دزدیده ای؟!
حکیم غضبناک شده ، فریاد زد : این معنی از کجا تو را مسلم شد؟!
شاعر ، دیوان خویش پیش حکیم انداخته و گفت: پس معنی این صاحب مرده ها کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟!
برج ایفل و قوزک رکن الملک....
حسین دودی شاعر مشهور اصفهانی در خانه امین التجار ، سروده ای در مدح رکن الملک نایب الحکومه در زمان ظلّ السلطان انشا نمود که بیتی از آن چنین است:
برج ایفل که به پاریس زند سر به فلک
زورکی تا کمر قوزک رکن الملک است!!
اما شعر امروز کاری است از نسیم صهبا که اون رو به نقل از ضمیمه سیب سرخ مجله خانواده سبز مورخ اردیبهشت 82 براتون می نویسم:
آیا مرا هم....؟
گفتی شراب و شعر و شبنم دوست داری
امشب ولی باران نم نم دوست داری
گفتی غزل را عاشقانه ، عاشقانه
گفتی غزلهای پر از غم دوست داری
با من بگو زیبای خوب آسمانی
با این همه آیا مرا هم دوست داری؟
سر را به زیر انداختی ، چیزی نگفتی
نه، نشنوم این را که مبهم دوست داری
شعرم،شرابم،شبنمم، هرچه بخواهی
آشفته ای این گونه در هم دوست داری؟
این زمزمه، آری به گوشم آشنا بود
آهسته می گفتی ، شنیدم : دوست داری!
منتظر پیامها و نظرهای گرم و پر مهرتون هستم...........