سلام دوست گرامي گراميا بايک غزل بروزم و منتظر نقد
بروي واژه چرخي زد که من ترسيدم از شاعر
به چشم تيز هر بيتش غمي مي ديدم از شاعر
اسير چشم جادويي شدم درگير افکارش
شعاع نور گرداني شدم چرخيدم از شاعر
منتظر نقد و نظر شما و دوستانتان لحظه شماري خواهم کرد
من چقدر اشتباه تايپي دارم.... .
تمام ساكنانش مست فيلسوفان پوشالي.... .
اين روزا چقدر خستم.
تمام ساكنانش مست فيلشوفان ژوشالي... .
سلام علي جان.
سال نو تو هم مبارك عزيزم
روي همراهت پيام تبريك فرستادم.
اين سكته و زور زدن توي گذشتن از لحظه(سال 88 به 89)جالب بود.
قربانت