سلام
رفت تا پرچم او بوي شهامت بدهد
آب را از لب خشکيده خجالت بدهد
رفت تا حاصل احکام خدا جان گيرد
از دل معرفتش روح تو فرمان گيرد
سنگ در زير نگاهش طبقي دُر مي شد
بوي ياس نفسش در همه جا پُر مي شد
با يک مثنوي بروزم و منتظر نظرات سازنده شما