• وبلاگ : غروب كارون
  • يادداشت : استخاره مي كنم ...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 43 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     

    سلام

    خوبي علي جان ؟؟؟

    با يه نوشته از عرفان نظر آهاري به روزم ...

    مياي كه ...

    سلام عزيز
    ...
    چيزي شبيه خواهش شفاف آب به جاري شدن
    مجبورم مي کند
    به فروغ زدگي!!!
    ...را دوست دارم
    شايد حقيقت آن دودست جوان بود که ...
    ومي دانم که از تمامي اوهام سرخ يک شقايق وحشي چيزي جز چند قطره خونبه جا...
    مي ماند؟؟
    يا علي

    + مهراوه 

    راستي سالروز ازادي خرمشهر گرامي

    و ياد همه قرباني هاي ازادي و...

    + مهراوه 

    سلام...خالي از ارامش من...

    خوب بود

    فقط وزنش كمي لنگ مي زنه

    موفق باشي

    سلام....واقعن عالي بود..من بسيار كيف كردم...بر مي گردم البته با نقدي اساسي تر...شاد باشي

    سلام دوست غزيز

    كار زيبايت را خواندم و لذت بردم.ممنونم از لطف هميشگيت .با كار جديدي به روز كردم .فرصت كردي بيا

    + يل 

    خصومت بردگي چهرهاي يخ زده- تحريف تار يخ حلاج

    قربانگاه ميراثداري كفشهاي معلق_ حلاج وارد ميشوددرحالي كه دارها تبلور افكار شيطاني است حلاج بين اسمان وزمين معلق ميماندعروج است؟ نه تبلور افكار شيطاني است فقط يك دست بايد شرمساري حلاج و خندهايش عروج نيست-اغاز سركشي گيسوان بلند

    اعتراض تماشاگران بلندميشود گيسوان بلندجواب ميدهند من اينجا مردنمي بينم و...

    تبصره:از حال وهواي اين عصر تنفس كنيدوتغذيه شايدقريحه نخشكد

    سلام

    در مکتب ما رسم فراموشي نيست/ در مسلک ما عشق هم اغوشي نيست/ مهر تو اگر به سينه ي ما افتاد/ هرگز به سرش خيال خاموشي نيست.../سلام.وقت بخير.ازينکه دير خدمت رسيدم عذر ميخوام.درگيرکاراي قالب جديد وبلاگم بودم و حتي فرصتي براي اعلام اپديت نداشتم.خوشحالم همچنان پربار و مفيد داريد ادامه ي راه طي ميکنيد....چند روزي هست اپديت کردم و منتظر حضور شما و دوستانتون.شاد باشيدو پاينده...ياحق

    سلام

    خوبي علي آقا ؟؟؟ چه عجب ... شما بالاخره به روز شدي ... مرسي بابت كامنت ...

    مسلسل صبور ! از شبي كور و استخاره تا داستان تكراري اين روزگار ...كلي حرف داشت واسه گفتن ؟!

    هر کسي سهم خودش را طلبيد

    سهم هر کس که رسيد

    داغ تر از دل ما بود

    ولي نوبت من که رسيد

    سهم من يخ زده بود!

    سهم من چيست مگر؟

    يک پاسخ

    پاسخ يک حسرت!

    سهم من کوچک بود

    قد انگشتانم

    عمق آن وسعت داشت

    وسعتي تا ته دلتنگيها

    شايد از وسعت آن بود

    که بي پاسخ ماند ...

    سلام و آفرين.بعد از ساعتهاي متوالي از كار و درس و كار خواندن چنين شعري خستگي رو از ذهنم دور انداخت.و با ترانه اي كه چندان هم ترانه نيست منتظر حضور شما خواهم ماند.

    سلام جناب نوروزي عزيز

    نمي دانم كامنت قبلي ام حذف شد يا نه .
    به روز هستم و منتظر شنيدن نقطه نظرات شما مهربان .

    راستي يه تقاضاي لينك فرستادم خواستي تاييدش كن!!!

    به به ميبينم كه نمردم و اول شدم.............سلام....ممنون كه خبرم كرديد...........شعر زيبايي بود..ريتم خيلي قشنگي بود....راستي من وبلاگمو عوض كردم نميخواي سري بزنين جهت تبريك؟؟

    منتظرم...شاد باشي

    راستي----ساقي هستم از وبلاگ اشكها و آرزوها

     <      1   2   3