سلام
غروب... اونم غروب كارون...
ياد بچه گيام افتادم
آخه من بچه كارونم
يه آدم افسرده با يه فرصت به مسافر خورشيد تبديل شد...
اما در مورد اين حادثه اي كه گفتي
واقعاً احساس واقعيم رو تو رسوندي
كاشكي منم مثل شما احساسم رو ميتونستم بگم
خوشحال ميشم به وبلاگ منم سربزني
هميشه موفق و شاد و پيروز باشي
صادق امين صبوري (عطارد)