سلام .وا قعا خوشحالم كه با وب لاگتون اشنا شدم
راستي خيلي خوشحال شدم اسم مريم حيدر زاده رو ديدم اخه من عاشق شعراشم..
موفق باشي........
...
سلام دوستان خوبم!
فاطمه آمد!فاطمه، كوچهباغ سرشار طراوت و پاكي...فاطمه، همان كه غريب ديار مرو، او را معصومه دانست، نه آنگونه كه ما بر دوستانمان اسم مينهيم...
فاطمه! تولدت مبارك...نميدانم اشكهايم را در كفم بريزم و پيشكش كنم يا تبسمِ دلم را هديهات كنم...اما ميدانم كه ميخواهم چشمانم را نگاه كني...ميدانم كه ارزش آن را ندارم كه نگاه تو را بجويم اما...ميدانم كه تو را كريمه آل رسول گفتهاند...
فاطمه! ديدههايم را ببين و...
التماس دعاياعلي
« يا فاطمه اشفعي لي في الجنه، فان لک عند الله شأنا من الشأن»
هلاکت مزدور گستاخ:
در عصر رضاخان و کشف حجاب، روزي رييس شهرباني قم که مردي گستاخ و بدزبان بود، به حرم مطهر حضرت معصومه(س) وارد شد و در همانجا به زنان با حجاب حمله کرد، تا چادر از سرشان بگيرند، آه و ناله زنان بلند شد، در همين وقت غيرت آيتالله مرعشي نجفي که در آنجا حضور داشت، به جوش آمد، و به آن قسمت رفته و براي جلوگيري از آن رييس، پس از بگو مگو، سيلي محکمي به صورت رييس شهرباني زد، او که از اين سيلي، سخت يکه خورده بود، آيتالله مرعشي را تهديد به قتل نموده ولي روز بعد همين رييس گستاخ وارد بازار قم گرديد، از قضا قسمتي از سقف ساختمان بازار بر سر او خراب شده، و او در همان دم به هلاکت رسيد و از دنيا رفت.
خاك مي خواند مرا هردم به خويش.مي رسند از ره كه در خاكم نهند.آه شايد عاشقانم نيمه شبگل به روي گور غمناكم نهندسلام گريه ي بي صداي من-ساقي- آپديت شد
سلام.
ياد منوچهر آتشي و ديگر بزرگان كشورمون كه نه نامي از آنها مانده و نه يادي.... همه به خير.
شعر زيبايي بود.
پيروز باشيد.
سلام مجدد از اينكه در وبلاگ ناقابل من اظهار نظر كرديد تشكر مي كنم - براي شما آرزوي موفقيت دارم
ضمنا آينه هاي عارف به روز شده - اگر ببينيد خوشحال مي شوم به اميد وصال دوست
يا علي مدد - عارف
فاش مي گويم هر چه باداباد اين است آنچه اندوه يادم داد
ساقي آپ شد