• وبلاگ : غروب كارون
  • يادداشت : يا مولا امير
  • نظرات : 0 خصوصي ، 31 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + پناه 
    سلام علي اقا من اولين باره كه وبلاگتونو مي خوانم متن واقعا زيبايي بود با اخلاص نوشته شده بود من كه لذت بردم اميدوارم هميشه علي(ع) يارو ياورت باشه_
    سلام.طاعات و عبادات قبول! آپديت فرمودم....!
    سلام. كجايي بابا نيستي ديگه سر نمي زني؟ هنوزم همون علي هستي با همون شعرا؟ چرا پيشرفت نمي كني؟! يه خورده تو اين جلسه هاي نقد شعر دانشگاه شركت كن. ضرر نمي كني حداقل مي فهمي گرفته با خزيده قافيه نميشه. شرمنده من تو نقدام رك هستم ها ولي خب نقد جاي خود دوستي هم جاي خود. هر چند اگه اين نقدا اثر كنه من به دوست شاعرتر افتخار مي كنم. موفق باشي به منم سر بزن به روز شدم.
    پاسخ

    اسماعيل جان! بنده هم به ضعفهاي اين شعر؟! واقفم. اما چه مي شود کرد؟! عشق مولاست ديگه!!در ضمن توي جلسات نقد شعر هم چيز زيادي دستگير من يکي نميشه! چون منتقدهاي اينجا بجاي نقد شعر بيشتر تو کار نقد شخصيت شاعر هستند!

    امشب دل مومنين هوايي است امشب همه لحظه ها خدايي است

    امشب نفس دل تو هاتف

    همچون نفس مرغ قفس وقت رهايي است

    شبي چنين طناز – پر از هزاران راز، غريب و گرد آلود، دلم مسافر بود.

    به گوشه خلوت ، تنهايي همدمم بود و ثقل دوري و غربت.

    دلم تحمل کرد، دمي تامل کرد و يک بهار معنا زحنجره گل کرد:

    کاي يار، اي دور ازمن، ببين که غربت يک عمر با من است امشب.

    با يادت دمسازم و دلم بي قرار و توسن است امشب.

    دمادم آتش هجران اگر چه مي بارد، ولي چه غم ما را ؟

    که عاشقيم و مجازات عشق سنگين است. هماره ياد تو بودن، جرم ما اينست.عشق و ياد يار آري يک سراب ، بوي وصل اودروغي ناب ناب . لحظه ها هم بوي رفتن مي دهند ،

    يا نمايش از شکستن مي دهند و مرا اين بس که به ياد تو زنده ام

    و بسوي تو ساري و رونده .

    دعاى روز بيست يکم

    اللهم اجعل فيه الى مرضاتك دليلا و لا تجعل للشيطان فيه علي سبيلا و اجعل الجنة لي منزلا و مقيلا يا قاضي حوائج الطالبين.

    پروردگارا مرا در اين روز بسوى رضاى خودت راهنمايى كن و راههاى ورود شيطان جهت وسوسه من سد كن و بهشت را منزل و ماءوى من قرار ده اى برآورنده حاجات طالبين.

    سلام و عرض ادب و احترام. شهادت مظلومانه مولي الموحدين . اميرالمومنين علي عليه السلام رو خدمت شما برادر گرامي تسليت عرض مي كنم. اميدوارم در آخرين شب قدر منو هم از دعاي خير فراموش نكنيد

    پس كي تمام مي‌شود اين مسير ناآرام ؟ اين راه كه اينقدر طولاني نبود !

    اين‌قدر ناآرام نباش كه با هر لرزش تو، طوفاني در دلم برپا مي‌شود .

    كاش گريه چند

    لحظه امانم مي‌داد . مي‌ترسم آخر از دستم رها شوي .

    كاش پاهايم اين چند قدم را تندتر و محكمتر برمي‌داشت .

    مي‌داني چرا اين‌قدر نگرانت هستم ؟ مي‌داني ؟

    وقتي شنيدم تو مي‌تواني داروي‌دردهاي مرا، دارو باشي و مرهم‌زخمهاي مرا، درمان ، برقي از اميد در دلم پديدار شد .

    هيچوقت به اين زيبايي نديده بودمت و هيچگاه اين‌قدر نگرانت نبودم .

    حالا فهميدي اضطرابم به خاطر چيست ؟

    اما نه تو چه مي‌داني يتيمي چيست ؟ ولي من . . . بار اول كه يتيم شدم همه غمهاي عالم بر دلم سنگيني مي‌كرد تا او را پيدا كردم ؛ نه ، او ما را پيدا كرد و حرارت خورشيد نگاهش زمستان يتيمي را از دلمان برد و دوباره بوي‌نسيم بهار مهر در زندگي ما . . .

    خدا را شكر .

    انگار رسيديم ، آري ، رسيديم اما ببين آن مرد كه سر بر ديوار نهاده كيست ؟ چه مي‌گويد با ديوار ؟ چرا شانه‌هايش لرزان است ؟ نگاه كن گاهي سر به آسمان برمي‌دارد و چيزي مي‌گويد .

    خوب گوش كن ؛ كائنات را به آرامش مي‌خواند . گويا اوست كه سكّان‌هستي‌را به دست گرفته .

    آه ! او حسن (عليه‌السلام) است . ما دير رسيديم اي كاسة شير .

    Hosted by Tinypic.com Hosted by Tinypic.com

    سلام علي جان .. اول شهادت مولي الموحدين حضرت امير الومنين علي (ع) رو بهت تسليت ميگم .. و ازت ميخوام كه توي اين شبهاي عزيز ما رو از ياد نبري .. دوم اينكه شرمنده كه دير خدمت رسيدم .. ميدوني؟ .. نظر شما با نظر علي آقا از سرزمين دور پشت هم بود .. من فكر كردم جفتتون يه نفريد .. الآن دوباره كه داشتم نگاه ميكردم .. فهميدم كه چه اشتباهي كردم .. خلاصه ببخشيد كه دير خدمت رسيدم .. شعري كه قطعه قطعه نوشته شعر مولا ويلا نداشت بود از عليرضا قزوه .. خيلي خوشحالم از آشنايي با شما .. التماس دعا .. يا علي

    راستي ياد شهيدان بيت المقدس به خير !

    جهان آرا كه بود ؟

    حاج همت كه بود ؟

    حاج عباس از دنيا يك قرآن جيبي داشت

    شهيد خرازي

    شهيد نوري

    سرداران بي اسم

    شهيدان گمنام

    بي يادنامه

    بي سنگ قبر

    عاصمي پودر شد

    يوسف نوشته بود :

    " خدايا يوسف هم شهيد ميشود

    او را بيامرز "

    اسماعيل وصيت كرد روي قبرش بنويسند :

    پر كاهي تقديم به آستان الهي

    من چاپلوس نيستم

    تملق نمي گويم

    اما قدر امام را مي دانم

    بياييد قدر مردم را بدانيم

    بياييد مثل مولا با مردم همدردي كنيم

    اردوگاه هاي فلسطيني را نگاه كن

    ابوالفضل با مشك تشنه بر ميگردد

    صداي گريه رقيه را مي شنوي ؟

    گورباچف و ريگان هم كانديد صلح نوبل شده اند

    قرآن فهد زيباتر از قرآن قابوس چاپ ميشود

    عرفات شلوار اسرائيلي مي پوشد

    اما سازمان ملل هنوز جلسه تشكيل نداده است

    تا به علي اصغر شير خشك برسد

    علي اصغر بايد تا ماه آينده صبر كند

    ...

    بيا به آفتابي نهج البلاغه بر گرديم

    چرا نهج البلاغه را جدي نمي گيريم ؟

    مولا ويلا نداشت

    معاويه كاخ سبز داشت

    پيامبر به شكمش سنگ مي بست

    امام سيب زميني مي خورد

    البته به شما توهين نشود

    بعضي براي جنگ شعار مي دهند

    و خودشان از جاده شمال به جبهه ميروند

    پيش از آنكه بر من حد تهمت جاري كنيد

    من بر خويشتن حد وجدان جاري كرده ام

    من دو شاهد عادل دارم

    قرآن و نهج البلاغه

    ...

    باند ارتشا

    باند زنا

    باند مهدي هاشمي هزار پا

    اصلا گور پدر مال دنيا

    رياضت كش به ويلايي ، بسازد !

    باري ، ما هر چه مي كشيم

    از دست مرغ و بنز ويلاست

    ما هر چه مي كشيم از اين هاست

    اصلا با اين طرح چطوريد ؟

    جان دادن از ما

    طرح اقتصادي از شما !

    من فكر مي كنم شاعري زخم زبان ميخواهد

    نه مباني نه بيان مي خواهد

    شاعر يعني موي دماغ سياست بازان

    شاعري كه با خيال راحت مي خوابد

    اصلا شاعر نيست

    ...

    دلالان كامپيوتر و روغن چراغ

    دلالان شير مرغ و جان آدميزاد

    با ارز غير آزاد تجارت مي كنند

    شركت هاي ثبت نشده

    سياست بازان لرد مستضعف

    جيب بر هاي با جواز

    جيب بر هاي بي جواز

    غول هاي پوشيده در لباس مذهب

    مقاطعه كاران خيابان زعفرانيه

    شركت صادرات زعفران

    شركت صادرات فرش

    خجالت هم چيز نايابي است

    حتما بايد مسئله جنگ بماند براي بعد از جنگ

    سياست بازان باز سرگيجه گرفته اند

    ...

    امسال به ساعت هاي كاسيو اطمينان كرديم

    و نماز صبحمان قضا شد !

    امسال متولي هاي مسجد و امام زاده با هم مسابقه گذاشتند

    و همه از رساله امام يك جور سوال دادند

    تلويزيون هاي رنگي

    سشوار

    هدف بالا بردن معلومات است

    كودكان شش ماهه هم مي توانند شركت كنند

    بشتابيد

    تبليغات فلان مسجد

    رنو و پيكان پخش ميكند

    در عتيقه فروشي ها پيكان صفر كيلومتر مي فروشند

    در ميدان انقلاب

    اتحاديه خريد و فروش پيكان

    حوصله مردم را سر آورده است

    ...

    شاپورخان به مشتري هايش سيگار وينستون تعارف ميكند

    و مطمئن است كه قيمت سكه و طلا پايين نمي آيد

    او فكر مي كند هنوز هم خرمشهر

    دست عراقي هاست !

    و چقدر خوشحال است كه پسرش را معاف كرده اند

    به خانه بر مي گردم

    تلويزيون دعا بي نام و نشان ها ميخواند

    بعضي اوقات خاموشي هم چيز بدي نيست

    ...

       1   2   3      >