كهن به پيري نشسته ها بود در جواني شكسته ميشد
زمين زمانه به هم نشانه كجاي دنيا نبسته مانه
ولي نگويم اميد تو كو نرو در اين زمان كنار آهو
شكار وصيد همين مرا بس ز دار دنيا نخواهمش رس
كه صيد و صياد همه بهانه دل منو توست همان نشانه
به اميد پيروزي دل بر كمان وزمانه هما 11/3/84